عهد حضرت خدیجه سلام الله علیها در هنگام وفات با اسماء در مورد شب عروسی فاطمه سلام الله علیها

(0 رای‌ها)

عهد حضرت خدیجه سلام الله علیها در هنگام وفات با اسماء در مورد شب عروسی فاطمه سلام الله علیها

قَالَ عَلِیُّ بْنُ عِیسَى وَ حَدَّثَنِی السَّیِّدُ جَلَالُ الدِّینِ عَبْدُ الْحَمِیدِ بْنُ فَخَّارٍ الْمُوسَوِیُّ بِمَا هَذَا مَعْنَاهُ وَ رُبَّمَا اخْتُلِفَ الْأَلْفَاظُ قَالَ قَالَتْ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ هَذِهِ حَضَرَتْ وَفَاةُ خَدِیجَةَ سلام الله علیها فَبَكَتْ فَقُلْتُ أَ تَبْكِینَ وَ أَنْتِ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ أَنْتِ زَوْجَةُ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله مُبَشَّرَةٌ عَلَى لِسَانِهِ بِالْجَنَّةِ فَقَالَتْ مَا لِهَذَا بَكَیْتُ وَ لَكِنَّ الْمَرْأَةَ لَیْلَةَ زِفَافِهَا لَا بُدَّ لَهَا مِنِ امْرَأَةٍ تُفْضِی إِلَیْهَا بِسِرِّهَا وَ تَسْتَعِینُ بِهَا عَلَى حَوَائِجِهَا وَ فَاطِمَةُ حَدِیثَةُ عَهْدٍ بِصبا وَ أَخَافُ أَنْ لَا یَكُونَ لَهَا مَنْ یَتَوَلَّى أَمْرَهَا حِینَئِذٍ فَقُلْتُ یَا سَیِّدَتِی لَكِ عَلَیَّ عَهْدُ اللَّهِ إِنْ بَقِیتُ إِلَى ذَلِكِ الْوَقْتِ أَنْ أَقُومَ مَقَامَكِ فِی هَذَا الْأَمْرِ فَلَمَّا كَانَتْ تِلْكَ اللَّیْلَةُ وَ جَاءَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وآله أَمَرَ النِّسَاءَ فَخَرَجْنَ وَ بَقِیتُ فَلَمَّا أَرَادَ الْخُرُوجَ رَأَى سَوَادِی فَقَالَ مَنْ أَنْتِ فَقُلْتُ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ فَقَالَ أَ لَمْ آمُرْكِ أَنْ تَخْرُجِی فَقُلْتُ بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ فِدَاكَ أَبِی وَ أُمِّی وَ مَا قَصدتُ خِلَافَكَ وَ لَكِنِّی أَعْطَیْتُ خَدِیجَةَ عَهْداً وَ حَدَّثْتُهُ فَبَكَى فَقَالَ بِاللَّهِ لِهَذَا وَقَفْتِ فَقُلْتُ نَعَمْ وَ اللَّهِ فَدَعَا لِی‏.

اسماء گفت: هنگامى كه خدیجه وفات كرد گریه مى‏نمود، به او گفتم: تو سرور زنان دو عالم هستى و گریه می‏كنى؟ تو همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله هستى كه پیامبر با زبان خودش به تو وعده بهشت داده است ولى گریه می‏كنى؟ گفت: چرا گریه نكنم در حالى كه هر دخترى در شب زفافش نیاز به زنى دارد كه مراقبش باشد و بدون سر و صدا نیازهایش را برآورده كند و من می‏ترسم فاطمه بزرگ شود و چنین كسى را نداشته باشد. و من به او اطمینان دادم: اى خاتون من! بر ذمّه من این عهد باشد كه اگر تا آن زمان زنده بودم، آن چه را كه یك مادر براى دخترش انجام میدهد انجام دهم. پس هنگامى كه رسول خدا به زنان دستور داد تا از منزل فاطمه خارج شوند من ماندم، و فرداى آن روز كه رسول خدا نزد على و فاطمه آمده بود مرا دید و پرسید: تو كیستى؟ گفتم: اسماء. فرمود: مگر نگفته بودم كه از منزل فاطمه خارج شوید؟
گفتم: پدر و مادرم به فدایت! گفته بودى، و من نیز قصد تخلّف از فرمان شما را نداشتم، ولى با همسرتان خدیجه فلان عهد و پیمان را داشتم. وقتى پیامبر داستان عهد و پیمان مرا با خدیجه شنید، گریست و براى من دعا كرد.

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج‏43 138
زندگانى حضرت زهرا علیها السلام(روحانى)،536،ترجمه: ..... ص : 534

خواندن 1327 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

جستجو در کل مطالب