مدیر سایت

مدیر سایت

وب سایت تخصصی حضرت خدیجه سلام الله علیها که از سال 80 تا کنون فعالیت دارد و در مورد زندگی نامه حضرت خدیجه سلام الله علیها و فیلم و صوت و کتاب هایی که در مورد ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله منتشر میشود.

نشانی وبگاه: www.khadijeh.com

 

دیدار اعضای برگزار کننده همایش صدف کوثر با حضرت آیت الله وحید خراسانی

 

حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی دبیر علمی همایش بین المللی صدف کوثر در ابتدا از دیدار اعضا برگزارکننده همایش با حضرت آیت‌الله وحید خراسانی خبر داد و گفت: در ادامه دیدارهایی که با مراجع معظم تقلید، قبل از برگزاری همایش داشتیم، روز پنج شنبه 20 آبان 95 به دیدار آیت‌الله وحید خراسانی رفتیم. معظم له از شنیدن برگزاری این همایش به‌شدت متأثر شدند و افزودند: حضرت خدیجه (سلام الله علیها) اولین شخصیتی است که به نور نبوت و ضیاء المهدی منور شد و از جمله شخصیتی است که قابل وصف و درک نیست. ایشان آرزو کردند برگزاری این همایش، مرضی خداوند و موردتقدیر و تشکر حضرت رسول (صلوات الله علیها) و امام رضا (علیه السلام) قرار گیرد و این کار را به‌مثابه یاری امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) و کار بسیار عظیم و با ارزش دانستند.

دکتر رفیعی، مصاحبه با ارباب رسانه‌ها و نشست خبری را از دیگر اقدامات صورت گرفته قبل از برگزاری همایش برشمرد که مشروح آن در سایت‌ها و خبرگزاری‌های متعددی قابل‌دسترسی است.


دکتر رفیعی دلایل اهمیت حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را برشمرد و افزود:


از چند جهت حضرت خدیجه (سلام الله علیها) دارای اهمیت خاص و ویژه است، اولاً منشأ و مصدر بودن ایشان نسبت به آل الله، ثانیاً مدافع بودن ایشان از رسالت حضرت رسول (صلوات الله علیها) و... بااین‌همه ویژگی مثبت، شخصیت ایشان مورد غفلت واقع شده است و بعضاً مورد هجمه هم قرار گرفته است و وظیفه ماست که به احیاء این شخصیت بزرگ بپردازیم.


وی همین دغدغه را باعث روی‌آوری خود به برگزاری همایش درباره ایشان معرفی کرد و افزود: در سفری که به حج مشرف شده بودم به ذهنم خطور کرد که سه شخصیت در تاریخ اسلام هستند که بسیار مظلوم واقع شده‌اند؛ حضرت ابوطالب (علیه السلام)، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و حضرت حمزه (علیه السلام). لذا تصمیم گرفتم زمینه ای را فراهم کنم تا نسبت به این سه شخصیت یک کار عمده علمی و پژوهشی صورت بگیرد.


منبع مدرسه عالی ادیان و تاریخ

 

 



آیت الله العظمی مکارم شیرازی: خدیجه در یاری پیامبر(صلوات الله علیه و آله) از هیچ تلاشی دریغ نکرد

 

 

یکی از مراجع تقلید گفت: عده‌ای خدمات حضرت خدیجه(سلام الله علیها) را به فراموشی سپردند و می‌توان ایشان را بانوی مظلومه نامید که الگوی ارزنده برای زنان و مردان هستند.

 

 

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی صبح پنج‌شنبه در همایش ملی صدف کوثر که در سالن قدس مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) قم برگزار شد، با اشاره به اینکه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در کمک به پیامبر اسلام(صلوات الله علیه و آله) پیشگام بوده‌اند، اظهار داشت: از ویژگی‌های این همایش این است که برای بانوی والامقام و مجاهدی برگزار شده که عده‌ای خدمات ایشان را به فراموشی سپردند و می‌توان حضرت خدیجه(سلام الله علیها) را بانوی مظلومه نامید و ایشان الگوی ارزنده برای زنان و مردان هستند.

وی با اشاره به اینکه با برگزاری این همایش پیامبر(صلوات الله علیه و آله) را شاد کردید و گامی برای رفع مظلومیت حضرت خدیجه(سلام الله علیها) برداشتید، ادامه داد: امیرمؤمنان(ع) در نهج البلاغه فرمودند که اگر در مسیر هدایت همراه کم داشتید وحشت نکنید که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) مصداق بارز این روایت هستند؛ چرا که در همراهی پیامبر(صلوات الله علیه و آله) تنها بودند و به مصداق این کلام وحشتی به خود راه ندادند و تا آخر محکم ایستادند.

 

این استاد سطوح عالی حوزه‌های علمیه گفت: در زمانی که پیامبر(صلوات الله علیه و آله) تنها بودند حضرت خدیجه(سلام الله علیها) اولین کسی بود که به پیامبر(صلوات الله علیه و آله) ایمان آورد و در کنار ایشان همچون کوه ایستادند و با تمام وجود حمایت می‌کردند.

وی گفت: معروف است که هر زمان پیامبر(صلوات الله علیه و آله) به خانه می‌آمدند بدن ایشان بر اثر سنگ‌های دشمنان مجروح بود که بانوی فداکارحضرت خدیجه(سلام الله علیها) زخم‌ها را می‌بستند و دلداری می‌دادند.

 

حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در دوران سختی و مشقت کنار پیامبر(صلوات الله علیه و آله) بود

آیت الله مکارم شیرازی عنوان کرد: یکی از نشانه‌های مظلومیت حضرت خدیجه(سلام الله علیها) این است که تنها دوران مشقت بار پیامبر(صلوات الله علیه و آله) را دیدند، مخصوصا زمانی که پیامبر(صلوات الله علیه و آله) در حلقه محاصره دشمنان گرفتار بودند و زنده نماند که دوران عظمت پیامبر(صلوات الله علیه و آله) و به اوج رسیدن اسلام در جزیره العرب را ببیند.

وی ادامه داد: حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با غم و اندوهی جانکاه چشم از جهان فرو بستند و رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) و دخترشان حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را داغدار کردند و در حالی‌که وظیفه خود را در حمایت از اسلام انجام داده بودند.

این مفسر قرآن کریم در ادامه اظهار داشت: زوایای زندگی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) قابل مطالعه است و در هر زاویه آن درسی نهفته است.

 

ازدواج پیامبر(صلوات الله علیه و آله) با حضرت خدیجه(سلام الله علیها)

آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به اینکه در بعضی روایات آمده که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در هنگام ازدواج ۴۰ سال داشتند و پیش از پیامبر(صلوات الله علیه و آله) با دو نفر ازدواج کرده بودند و از آنان فرزندانی نیز داشتند که در واقع هر دو مسئله از نظر محققین عالم و آگاه اشتباه و باطل است.

 

 

وی ادامه داد: مطابق تحقیق دانشمندان آگاه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) هنگام ازدواج با پیامبر(صلوات الله علیه و آله) ۲۵ سال و یا ۲۸ سال داشتند و دوشیزه بودند و همسری هم انتخاب نکرده بودند و آن دو نفر همسران خواهر ایشان بودند و آن فرندان هم فرزندان خواهرشان بود.

 

 

این مرجع تقلید شیعیان با اشاره به اینکه در انساب الأشراف آمده که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) هنگام ازدواج با پیامبر دوشیزه‌ای ۲۸ ساله بودند، اظهار داشت: حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) در همان جوانی حضرت محمد(صلوات الله علیه و آله) آینده فوق العاده ایشان را می‌دیدند و با وجود نکوهش زنان عرب که چرا تو با جوانی فقیر ازدواج می‌کنی خواستگاری پیامبر(صلوات الله علیه و آله) را پذیرفتند و مهریه ایشان ۹۰ مثقال طلا بود که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) گفتند که ۹۰ مثقال طلای مهریه‌ام را به پیامبر(صلوات الله علیه و آله) هدیه می‌کنم تا ایشان به عنوان مهریه به من بدهند.

 

 

 

آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به اینکه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در تمام دوران زندگانی‌ خود دائما مظلوم و در فشار بودند، اضافه کرد: ایشان در پاکدامنی و عفاف زبانزد خاص و عام بودند که ابن حجر در کتابش می‌گوید که در عصر جاهلیت به ایشان لقب طاهره دادند.

متعصبان با تاریخ اسلام بازی کردند

 

 

این مرجع تقلید شیعیان ادامه داد: متعصبان با تاریخ اسلام بازی کردند و بنی امیه این مسئله را به حد اعلا رساند، که مرحوم علامه امینی می‌گوید کسانی که با علی(ع) دوستی و محبتی داشتند بنی امیه سعی می‌کردند به آنان لکه‌ای بچسبانند.

وی تصریح کرد: زندگانی حضرت خدیجه(سلام الله علیها) واقعا الگو برای همه زنان و مردان است و این مهم به تبعیت از آیاتی از قرآن مجید است و در تنهایی اسلام و تنهایی پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و آله) و فشارهای دشمنان بر پیامبر(صلوات الله علیه و آله)، ایشان را همراهی می‌کردند.

آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به الگوگیری از حضرت خدیجه(سلام الله علیها)، بیان کرد: اگر روزی جامعه ما در فشار از سوی دشمنان بود باید مقاومت کنیم همانطور که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در آن دوران‌های سخت مقاومت می‌کرد.

 

 

 

باید با تکفیری‌ها مبارزه کنیم

استاد سطوح عالی حوزه‌های علمیه در بخش پایانی سخنانش یادآور شد: مشکل جهان اسلام تکفیری‌ها هستند که آتش اختلاف را در میان شیعه و سنی برافروختند و دشمن این‌ها را تحریک کرده و باید در جبهه سیاسی، نظامی و فرهنگی برای مقابله با اینان کار کرد.

آیت الله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: تا ریشه‌های افکار انحرافی گروه تکفیری سوزانده نشود مبارزات سیاسی و نظامی نتیجه نمی‌دهد و در همین راستا دو گروه را معین کردیم که زادگاه این گروه تکفیری را پیدا کنند و پس از تحقیقات کتابی به نام «زادگاه تروریست» تهیه شده که در آن ۸۹ سند قابل قبول ارائه شده که زادگاه آن‌ها عربستان و وهابیت است که قرار است این کتاب به زبان‌های دیگر نیز ترجمه شود.


منبع: ٢ دی ١٣٩٥ / شماره : ٨٠٦٦٥ سایت مدرسه عالی ادیان و مذاهب


 دبیر اجرایی همایش ملی صدف کوثر گفت: ۱۸۰ مقاله به دبیرخانه این همایش رسیده و ۵۰ مقاله برای انتشار برگزیده شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام ناصر رفیعی قبل از ظهر پنج‌شنبه در مراسم افتتاحیه همایش ملی صدف کوثر که در سالن قدس مجتمع عالی امام خمینی(ره) برگزار شد، اظهار کرد: در روایتی آمده که حضرت ابوطالب(ع) گفته‌اند که پیامبر(ص) با حضرت خدیجه(س) آرامش پیدا می‌کردند و به ایشان عشق می‌ورزیدند و در روایتی دیگر از ابوطالب(ع) آمده هرگاه پیامبر(ص) ازحضرت خدیجه(س) نام می‌بردند از ثنا و مدح ایشان فروگذاری نمی‌کردند.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه افزود: از دی‌ماه سال گذشته مقدمات همایش را با همکاری جامعه المصطفی العالمیه، حوزه علمیه خواهران و جامعه الزهرا(س) آغاز کردیم.

حجت الاسلام رفیعی عنوان کرد: در راستای برگزاری این همایش خدمت هشت نفر از مراجع عظام تقلید رسیدیم و سه کمیته هیئت علمی و کمیته اجرایی و سیاستگذاری تشکیل شد.

وی با اشاره به اینکه ۱۸۰ مقاله به دبیرخانه همایش رسید و ۵۰ مقاله برای انتشار برگزیده شده که در دو جلد منتشر می‌شود، گفت: ۴ جلد موسوعه در مورد حضرت خدیجه(س) با همکاری دارالحدیث برای رونمایی آماده شده که به زودی در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد.

دبیر اجرایی همایش صدف کوثر ،گفت: ۵ برنامه تلویزیونی نیز در راستای همایش ملی صدف کوثر اجرا شد و شخصیت حضرت خدیجه(س) در کشور و جهان اسلام مطرح شد و شهردار شهر قم نیز به ما اطلاع دادند که امروز بلوار شهید کریمی که به طرف میدان جوان احداث شده به نام حضرت خدیجه کبری(س) نامگذاری خواهد شد.

حجت الاسلام رفیعی تأکید کرد: باید در دهم ربیع الأول سالروز ازدواج حضرت خدیجه(س) با پیامبر(ص) و همچنین دهم رمضان سالروز رحلت ایشان در صدا و سیما و رسانه‌ها مطرح شود.

 

جهت مشاهده اصل خبر کلیک کنید.....

سه شنبه, 09 -2669 00:00

برگزاری همایش صدف کوثر

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از جامعه المصطفی العالمیه، حجت الاسلام ناصر رفیعی گفت: همایش بزرگ «صدف کوثر» به منظور تکریم و تجلیل از شخصیت حضرت خدیجه کبری(س) پنج‌شنبه دوم دیماه سال جاری در قم برگزار خواهد شد.

وی افزود: تاکنون۱۸۰ مقاله به دبیرخانه همایش رسیده است که ۴۰ مقاله برگزیده شده و آماده چاپ می‌باشند.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه خاطرنشان کرد: موسوعه حضرت خدیجه(س) نیز در ۵جلد به رشته تحریر درآمده و به زودی در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد.

حجت الاسلام رفیعی گفت: از این هفته تنها پنج شنبه‌ها به مدت ۴ هفته متوالی در برنامه «سمت خدا» که هر روز به صورت زنده از شبکه سوم سیما پخش می‌شود اختصاصا در مورد حضرت خدیجه(س) و مقام والای آن بانوی مکرم صحبت خواهم کرد.

نصب المان مربوط به حضرت خدیجه در یکی از میادین شهر

دبیر علمی همایش صدف کوثر با اشاره به برنامه‌های شهرداری قم در مورد همایش صدف کوثر، افزود: شهرداری قم نیز یک المان از لگوی همایش صدف کوثر در یکی از میادین شهر نصب خواهد کرد و نام یکی از خیابان‌های قم را به نام مبارک آن بانوی جلیل القدر نامگذاری خواهد کرد.

حجت الاسلام رفیعی با اشاره به عنایت و توجه مراجع و علمای حوزه به شخصیت والای حضرت خدیجه(س) در اسلام گفت: تاکنون به خدمت هشت تن از مراجع معظم رسیده‌ایم و از نقطه نظرات آن بزرگان جهت بهتر برگزار شدن این همایش استفاده کرده‌ایم.

وی در پایان افزود: همایش ملی صدف کوثر در دو نوبت صبح و عصر از ۸ الی ۱۲ در مدرسه امام خمینی(ره) و ۲ و ۳۰ دقیقه الی ۱۷ در جامعه الزهرا با سخنرانی آیات عظام مکارم شیرازی و جوادی آملی، سخنرانی دبیر علمی همایش، ارائه مقالات برتر و تقدیر ۲ نفر از آفرینندگان اثر در مورد حضرت خدیجه(س) بخشی از برنامه‌های این همایش در نوبت صبح خواهد بود.

 

منبع خبر : جهت مشاهده خبر در سایت خبرگزاری مهر کلیک کنید......



متن  بیانات استاد اعرافی در همایش صدف کوثر

آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور ، ریاست جامعة المصطفی و امام جمعه موقت قم در همایش صدف کوثر (تجلیل از مقام شامخ حضرت خدیجه کبری(س)) که در نوبت عصر در تالار بیداری اسلامی جامعة الزهرا برگزار شده بود به ایراد سخنرانی در عظمت حضرت خدیجه سلام الله علیها پرداختند، متن بیانات ایشان در ادامه تقدیم می گردد:
تشکر می کنم از نهادهایی که در این همایش همکاری داشتند از جمله جامعة المصطفی العالمیه، جامعة الزهرا، حوزه های علمیه خواهران و پژوهشگرانی که مقاله ارائه کردند و اعضای محترم هیئت علمی و شخص جناب آقای دکتر رفیعی که زحمت برگزاری این همایش را کشیدند.
زندگی پر فروغ و پر درخشش کسی که در لیلة الاسراء و در معراج از او نامی به میان می آید و به واسطه جبراییل مخاطب سلام خداوند قرار بگیرد نشان دهنده عظمت و بزرگی ایشان است.


می خواهم در مورد عرفان ناب و معرفت خالص حضرت خدیجه سخن بگویم. عصر جاهلیت قبل از رسول خدا یعنی به انحراف کشیده شدن تمام ارزش های الهی و انسانی، در این عصر معدود افرادی داریم که به نام حنفاء شناخته می شدند و در گرداب این آلودگی ها غرق نشدند و از میان آنها معدودی رسالت را حس می کردند. حضرت خدیجه از آنهایی بود که در مقابل امواج آلودگی ها ایستاد. چنین انسانی باید لایه های عمیق معرفتی داشته باشد. حضرت خدیجه از همه این لایه ها عبور کرد و آن اعماق را دید. در میان حنفای عصر جاهلیت خدیجه همچون خورشید می تابد. معرفتش در حدی است که بوی رسالت را استشمام می کند. این نگاه عمیقی می خواهد که از لایه ها عبور کرده ژرفای تاریخ را می بیند و بوی رسالت را استشمام می کند. این همان معرفت عمیق و تحلیل ناب است که دستمایه ای از عالم غیب و ملکوت نیاز دارد تا وزش نسیمی جدید از عالم ملکوت و عالم ملک را احساس کند. خدیجه در چنان جایگاه معرفتی والایی بود که هیچ کس دیگری در این جایگاه قرار نداشت. دقت کنید این توان در عمق جاهلیت کشنده ای است که شرح آن در تاریخ آمده است.


خدیجه حلقه گذر از این جاهلیت به تمدن نوین است. کسی که خودش عنصری برای گذر از آن دوره به دوران بعثت است. خدیجه عنصری منفعل نیست. عنصری فعال است برای عبور از ظلمت به نور، از آلودگی ها به پاکی ها و یک حلقه وصل است.


این انتقال در تاریخ، یک زایمان عظیم تاریخی بود. یک انقلاب فوق العاده بود. پیدایش معدود انسان هایی که در این دوره جانفشانی کردند و عمل راهبردی از خود نشان دادند و تاریخ بشر را از یک مرحله پست و منحط به یک دوره باشکوه منتقل کردند و این انتقال از منحط ترین جامعه و بد ترین نقطه عالم صورت گرفت. این کار ساده ای نیست. شما حتما می دانید ایجاد یک تحول چقدر گرفتاری دارد. چنین تحولی که بشر را از دوره ای به دوره دیگر منتقل می کند چقدر کار دارد. خدجه کبری قهرمان این دوره است. متأسفانه تاریخ مفصلی از آغاز بعثت در دست نداریم ولی کدهایی وجود دارد. این ازدواج خیلی فراتر از ازدواج های رایج آن دوره بود. این ازدواج برای آماده سازی جامعه برای یک انتقال بزرگ بود.
سوم این که خدیجه سلام الله علیها الگوی نوینی از زن و خانواده بود. در این باب سخن گفته شده و نمی خواهم خیلی معطل کنم. این الگوی متفاوت و آرمانی است. خانه ای که هضم در شاخص های متعارف آن دوره نشده. خانه ای که شاخص های جدید الهی در آن بنیان نهاده می شود.
چهارم الگوی دارایی و حکمت؛ دارایی و معرفت؛ دارایی و جهاد و مقاومت. این الگو در ایشان تجلی یافته بود که بسیار مهم است. داشتن مال خیلی کمال نیست، اما همراه شدن مال با دانش و معرفت و مقاومت و جهاد کم است. خدیجه کبری در سخت ترین شرایط بین همه این ارزش ها جمع کرد. طبیعت ثروت تن آسایی و دور شدن از معرفت های آسمانی را می آورد. این متضادها در این زن جمع شد و جمع این ویژگی های نامتجانس از ثروت و جایگاه و موقعیت با شجاعت و بصیرت و حکمت جمع سختی است که در شخصیت این بانوی بزرگ تجلی یافته.


پنجم و آخرین بخش عرایضم این که زنی بتواند جلوه گاه همه اولیای الهی بشود و این نیاز به یک طهارت ذاتی و اکتسابی دارد. ایشان در کنار رسالت قرار گرفت و پایگاه امامت و مادر مؤمنان شد.


در قسمت اخیر عرض خودم نکته ای را عرض کنم و تمام کنم. زنده داشت بانویی که همسر پیامبر بود و در این جایگاه رفیع قرار گرفت؛ این زنده داشت چند معنا دارد. یکی عرض سپاس و ادب است. شکر است. همه ما بر سر سفره او نشسته و باید شاکر باشیم. اما این حرکت بزرگ دوستان ما و شما عزیزان همراه در این حرکت بزرگ، برای این است که ما امروز به بازگشت به خدیجه نیاز داریم. زن امروز باید به خدیجه برگردد و از آن چه خدیجه به او آموخت دور نشود. این نکوداشت برای زنان است و در عین حال برای مردان هم هست. برای شیعیان است ولی همه مسلمانان و بلکه همه جهان به این بانو نیازد دارد. جهانی که از عالم قدس فاصله بگیرد به سقوط می انجامد. این را دوستان ما احیاء کردند.


ما از ابتدای بعثت به یک معنا و ابتدای امامت به معنای دیگر، دو بحث داریم. یکی بحث شیعه و سنی است. اعتقاد به امامت یا عدم اعتقاد به آن. اولیای ما به ما آموختند که این را مایه خونریزی و نزاع قرار ندهید و کار فرهنگی و تبلیغی کنید. دیگری بحث جبهه گیری اموی در برابر جبهه نبوی است. کسانی سعی می کنند این دو جبهه بندی را بر هم منطبق کنند. دقت داشته باشید که این بحث دومی جبهه گیری عنودانه و کفرآلود یک اقلیت خبیث در برابر اصل رسالت و نبوت است. همه مسلمانان برای اهلبیت جایگاه رفیعی قائل بودند. این واقعیتی غیر قابل انکار است. امروز این دو جبهه گیری باز فعال شده و بیگانگان می خواهند این دو جبهه گیری را بر هم منطبق کنند. ما می گوییم کسانی که امروز با خشونت تمام در برابر مسمانان ایستاده اند، بحثشان بحث شیعه و سنی نیست؛ جبهه گیری آن ها جبهه گیری اموی است. گاهی در این جبهه گیری علمایی هم ایستاده و حرف زده اند، که این حرکت ها بسیار خطر ناک است. اصولا این خط منحرف و کم تابع و کم رهرو سعی می کنند درخشش خاندان پیامبر را کوچک بشمارند. دوم سعی در تحریف دارند که فضیلت ها را تحریف کنند. سوم تهمت و چهارم بدل سازی. این ها راه هایی است که این خط اموی دنبال کرده و قرن به قرن ادامه یافته و امروز هم ادامه دارد که عظمت خاندان پیامبر را کوچک کنند. تهمت بزنند. کتاب ها را تحریف کنند. بدل سازی کنند. بدل سازی قصه پر غصه ای در تاریخ اسلام است. نسبت به حضرت خدیجه هر چهار ترفند را شاهدیم. از ازدواج گرفته تا سن آن حضرت و تا ازدواج قبلی ایشان یا مسائل دیگر سعی می کنند تا از فروغ این خورشید کاسته و آن را در پس ابرها ببرند. امروز باید اعتراف کنیم که خدیجه و برخی بزرگان دیگر پس ابرها قرار دارند و ما باید با این همایش ها این ابرها را کنار بزنیم. آفرین بر شما که در این راه تلاش کردید. این همایش را نمی توان یک همایش ایرانی خواند. این همایش باید فراملی و از طرف همه مسلمانان باشد. کار شما بسیار بزرگ است ولی باید ادامه پیدا کند و این ابرها از چهره خورشید پر فروغ حضرت خدیجه کنار زده شود.


جمله آخرم را تیمناً از بحار نقل می کنم که حضرت پیامبر هنگامی که می خواست برای چله نشینی برود به حضرت خدیجه فرمود: یا خدیجه لا تظنی ان انقطاعی عنک هجره و لا قلی، و لکن ربی امرنی بذلک لینفذ امره، فلا تظنی یا خدیجه الا خیرا، فان الله عز و جل لیباهی بک کرام ملائکته کل یوم مرارا. [بحار الانوار، ج16، صص78-80] (ای خدیجه! خیال نکنی که دلیل دوری من از تو به سبب غضبی است که نسبت به تو دارم بلکه خداوند متعال این دوری را امر فرموده و من برای امتثال او چنین می کنم و تو به جز خیر، در این مورد هیچ اندیشه دیگری نداشته باش که خداوند متعال در هر روز چند بار به سبب تو بر ملائکه مباهات می ورزد.)


٢١:٣٠ - دوشنبه ١٣ دی ١٣٩٥ / شماره : ٨٠٩٩٢  مدرسه عالی تاریخ و ادیان

متن  بیانات استاد ری شهری در همایش صدف کوثر


... در روایت داریم كَمَلَ مِنَ الرِّجَالِ كَثِيرٌ، وَلَمْ يَكْمُلْ مِنَ النِّسَاءِ الا اربع: آسية بنت مزاحم امرأة فرعون ، ومريم بنت عمران ، وخديجة بنت خويلد ، وفاطمة بنت محمد؛ [مجمع البیان ج 5 ص 320 تفسیر کشاف ج 3 ص 250،تفسیر ابن جریر ج 3ص 180] چهار زن کامل ترین زنان هستند در تاریخ بشر. این چهار زن همین چهار زن هستند که اشاره شد.

در صحیح مسلم و بخاری همین حدیث آمده با این تفاوت که نام حضرت خدیجه و فاطمه از آن حذف شده و در انتهای آن آمده: وَإِنَّ فَضْلَ عَائِشَةَ عَلَى النِّسَاءِ كَفَضْلِ الثَّرِيدِ عَلَى سَائِرِ الطَّعَامِ [لبخاري (3411) ، مسلم (2431)] ...


این روایت بیان می کند که چهار زن (حضرت خدیجه، حضرت فاطمه، حضرت مریم و حضرت آسیه) به قله انسانیت دست یافتند. کمالات به دو بخش تقسیم می شود. کمالات غیر اختیاری و کمالات اختیاری. کمالت اختیاری خود دو بخش است: اختصاصی و غیر اختصاصی. کمال غیر اختیاری مثل فضائل ذاتی شخصیت های بزرگ؛ در مورد ریشه این فضائل و کمالات بحث مفصلی وجود دارد و طبق تحقیق بنده، این کمالات ریشه در کمالات اختیاری آن ها دارد که اینجا جای بحثش نیست.


در مورد کمال در روایت آمده: ثلاثُ خِصالٍ مَن رُزِقَها كانَ كامِلاً: العَقلُ، و الجَمالُ، و الفَصاحةُ . [بحارالأنوار، ج 78، ص 234] کمال داشتن این سه ویژگی است: قدرت درک، زیبایی و قدرت سخن گفتن فصیح و زیبا. این ها طبیعی و ذاتی و سرشتی است. زیبایی یا قدرت درک به دست خود انسان نیست. شاید تا حدی بتوان این ویژگی ها را تقویت کرد، ولی این تا حدی است. فصاحت هم همین طور. این روایت ناظر به انواع کمالات نیست. ناظر به کمالات غیر اختیاری است.


یک سلسله دیگر از کمالات اختیاری است. انسان می تواند کسب کند و می تواند کسب نکند. اختیاری و اکتسابی است، مثل عقاید درست، اخلاق نیکو، اعمال نیکو. این ها هم برخی اختصاصی و برخی غیر اختصاصی است.
در مورد کمالات غیر اختیاری حضرت خدیجه، طبق بعضی از گزارش ها که نقل شده حضرت هر سه کمال را داشتند. روایت شده: کانت من احسن النساء جمالا و اکملهن عقلا و اتمهن رأیا. [ریاحین الشریعه، ص204] در فصاحت هم اشعاری از ایشان نقل شده که از فصاحت بسیار بالایی برخوردار است؛ مخصوصا اشعار ایشان در مورد خود رسول خدا.


از کمالات اختیاری اختصاصی ایشان اولین زن مسلمان بودن است. روایت از حضرت کاظم علیه السلام داریم که می فرماید: سألت عن بدء الإسلام کیف أسلم علی و کیف أسلمت خدیجة؟ از پدرم از آغاز اسلام پرسیدم؛ حضرت فرمود اولین نکته آغاز اسلام نزول جبرئیل بر رسول خدا بود و نزد حضرت، علی علیه السلام و خدیجه حضور داشتند. حضرت فرمود یا علی و یا خدیجة أسلمتما لله و سلمتما له و قال إن جبرئیل عندی یدعوکما إلى بیعة الإسلام فأسلما تسلما و أطیعا تهدیا فقالا فعلنا و أطعنا یا رسول‏ الله [بحار الانوار، ج77، ص294 و ج18، ص232] که اولین بیعت در تاریخ اسلام به دعوت خود جبرئیل بود. حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می گوید: لَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْإِسْلَامِ غَیْرَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی‏الله‏علیه‏وآله) وَ خَدِیجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا [صبحی صالح /صفحه‏ی 300 /خطبه 192] غیر از پیغمبر و خدیجه و من مسلمانی وجود نداشت. اولین و بزرگترین ثروتمندی بود که همه ثروت خود را در راه اسلام داد.. لقد کانت خدیجة من خیرة نساء قریش شرفاً ، واکثرهنّ مالا [السیرة الحلبیّة: ج 1، ص 137] بخش اعظم کاروان تجاری قریش مال حضرت خدیجه بود. در روایات از رسول خدا آمده ما نَفَعَنی مالٌ قَطُّ مِثلُ نَفَعَنی مالُ خَدیجَةَ [بحار الانوار، ج19، ص63]. هیچ مالی به اندازه مال خدیجه به من نفع نرسانده است. این حرف کاملا درست است. اما این که اسلام فقط با مال خدیجه و شمشیر علی علیه السلام استقامت یافت؛ درست نیست. این یعنی اسلام با زور و پول رشد کرد. اسلام با منطق رشد کرد و این دو موانع را از سر راه اسلام برداشت.


نکته مهم تر که باز از فضائل اختیاری اختصاصی حضرت خدیجه است؛ ایشان تنها زنی است که پیامبر با او مشورت می کرد. یا اولین زنی است که پیامبر با او مشورت می کرد. کسی که به عقل کل مشورت می دهد باید خیلی قدرت فکری داشته باشد. در تذکره الخواص آمده که پیامبر در همه کارها با حضرت خدیجه مشورت می کرد و کانت خدیجة وزیرة صِدقٍ علی إلاسلام، و کانَ رسول الله (صلی الله علیه و آله) یسکنُ إلیها [بحار الانوار، ج16، ص11] تعبیر بلندی است. کان رسول الله یسکن الیها.. باعث آرامش حضرت می شد. این ها تعابیر بزرگی است. تنها زنی است که ادامه دهنده نسل پیامبر است.


حضرت کمالات اختیاری غیر اختصاصی هم داشت. این قسمت بیشتر به درد ما می خورد. کمالات ذاتی قابل الگو گیری نیست. کمالات اختیاری اختصاصی هم می تواند الهام بخش باشد ولی ویژه است. از کمالات اختیاری غیر اختصاصی یکی طهارت و پاکی آن حضرت. و کانت تدعی فی الجاهلیّة بالطّاهرة لشدّة عفافها. [شرح المواهب، اللدنیّه، زرقانی، ج 1، ص 199] این پاکدامنی حضرت است. این پاکی قابل الگو گیری است. می توانند زنان و مردان جهان از این خصلت اختیاری الگو بگیرند. صداقت یکی از خصوصیات حضرت خدیجه بود. در روایت آمده که جبرئیل نازل شد خدمت رسول اکرم و همان موقع حضرت خدیجه عبور کرد و حضرت جبرئیل پرسید: من هذه. پیامبر فرمود: هذه صدیقه امتی. حضرت جبرئیل فرمود که سلام خدا را به او برسان و به او بشارت بهشت را بده. [البدایة و النهایة، ابن‌کثیر، ج 2، ص 62] دیگری ایثار و انفاق است. هشتاد هزار شتر و چهار هزار غلام و کنیز در راه خدا انفاق کرد. دفاع از اسلام و ارزش های اسلامی در آن شرایطی که اسلام غریب و ضعیف بود. دیگری مدیریت اقتصادی ایشان است، این که توانسته بود این ثروت را مدیریت کند. مسئله ازدواج از فضائل ایشان است. ایشان در انتخاب شوهر می فرماید: یَابْنَ عَمّ! اِنّی قَدْ رَغِبْتُ فِیکَ لِقِرابَتِکَ مِنّی وَ شَرَفِکَ فی قَوْمِکَ وَ اَمانَتِکَ عِنْدَهُمْ وَ حُسْنِ خُلْقِکَ وَ صِدْقِ حَدِیثِکَ [سیره نبوی، ابن هشام، ج1، ص201؛ تاریخ طبری، ج1، ص521] معیارهای ازدواج خود را این گونه بیان می کند: قرابت، کرامت، اخلاق و صداقت. به خاطر همین معیارهاست که آن حضرت خواستگارهای زیادی داشت ولی رسول خدا را انتخاب کرد.

 

 

 

دوشنبه ١٣ دی ١٣٩٥ / شماره : ٨٠٩٩١ از سایت تاریخ و ادیان

حجت الاسلام والمسلمين عابدینی 

برنامه سمت خدا

 

بحثی که در جلسه گذشته گفتیم، که برای من غیر قابل هضم است که ما چگونه به غفلت می‌گذرانیم و خدای متعال چگونه گلچین می‌کند و توفیقاتش کجاها را شامل می‌شود، توفیق الهی در خانه کافر‌ترین فرد هم ممنوع از ورود نیست. اشد کفار توفیق الهی در آن خانه هم رفته و رحمت الهی آنجا را هم شامل می‌شود تا یک نفر را آنجا نجات بدهد. آنجایی که همه درها بسته است، خانه فرعون، همه درهای رحمت را بستند، اما خدای متعال با قدرت قاهر خودش باب رحمت را باز می‌گذارد، تا یک خانمی هم که آنجا استعداد نجات درونش هست، با همه شدت کفری که او را احاطه کرده است، از طرف دیگر هم همه لذایذ دنیوی او را احاطه کرده است، نجات پیدا کند. این جزء معجزات الهی است که بعد جزء چهار خانمی می‌شود که در سرتا سر تاریخ بدرخشند. در کنار فاطمه(سلام الله علیها) اسمش ذکر می‌شود. اگر فاطمه(سلام الله علیها)  در وقتی که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) حمل داشت، برای تولد فاطمه، خدای متعال آسیه را به کمک خدیجه می‌فرستد. چقدر این خانم به همراه حضرت مریم، مقام پیدا کرده است که در ولادت حضرت فاطمه دخیل می‌شود. این خیلی عظمت می‌خواهد. این از کجا رشد کرده است؟ از زباله‌دان کاخ فرعون که کفر و شرک محض بوده است. تاریکی مطلق بود، از آنجا نور مطلق محقق شد. از آنجا این نورانیت با این عظمت محقق شد. هیچکس نمی‌تواند بگوید: شرایط من از این سخت‌تر است.

 

 

 

 

منبع سایت سمت خدا

 

 

#خدیجه

#ام_المومنین

پنج شنبه, 18 خرداد 1396 09:22

خیریه حضرت خدیجه در قم

حجت الاسلام فرحزاد در گفتگو با برنامه سمت خدا :

بحمدالله از اسفند سال 94 یک مؤسسه‌ای به نام حضرت خدیجه(سلام الله علیها ) در قم احیا و ثبت کردند که کار این مؤسسه این است که زوار اولی‌هایی که در مملکت ما هستند،

از راه‌های دور و نزدیک برای اسکان و پذیرایی مجانی در قم اعلام آمادگی کردند. از پارسال تا الآن نزدیک نه هزار نفر را آوردند. بحمدالله بعضی از خیرین کمک کردند،

یک خیری ششصد میلیون خانه‌ای را برای این کار وقف کرد و اخیراً دو هزار متر محل مسکونی که البته تجهیزاتش احتیاج به کمک دارد.

عزیزان خیری که می‌توانند بانی شوند و لوازمی که نیاز هست برای این مؤسسه و محل سکونت را تهیه کنند و یا نقدی کمک کنند.

ما ماهانه گاهی افرادی که پنج هزار تومان یا ده هزار تومان می‌دهند، ولی اینها جمع که می‌شود، خیلی کاربرد دارد. عزیزان بیایند کار خیر کنند، مثل کمیته امداد یا عتبات، روزانه و ماهانه یا هرطور که در توانشان هست کمک کنند. گاهی افراد مسن می‌آیند که هفتاد سال است آرزو داشته جمکران را ببیند.

حرم حضرت معصومه را ببیند. عجیب است گاهی ما این افراد را آوردیم، در راه پیاده شدند دستشویی رفتند برگشتند. گفتیم: چرا برگشتید؟ می‌گوید: صد تومان پول می‌خواستند نداشتم بدهم. افرادی که با جیب خالی آمدند. این مؤسسه خیریه فقط اسکان و پذیرایی را تقبل می‌کند. اولاً گروهی بیایند و پیام بدهند. گروهی یعنی بیست نفر ثبت نام کنند.

امام جماعت و افراد مطمئن تأیید کنند که اینها زائر اولی هستند و امکان آمدن برایشان نیست.

کرایه‌شان را تأمین کنند، فقط در قم اسکان و پذیرایی با این مؤسسه خیریه است.

اینها خیلی خوشحال می‌شوند و قطعاً دعایشان مستجاب است. این کار را ما دوست داریم برای مشهد و عتبات عالیات هم ادامه پیدا کند. با نابودی آل سعود حتی آنهایی که عمره نرفتند، بسیار کار خوبی است.

این هم کار فرهنگی است و کار مذهبی است و هم کمک مالی است. افرادی که از نزدیک حرم را ندیدند. این خیلی شاد می‌شود.

 

منبع سایت سمت خدا  : جهت مشاهده متن کامل کلیک کنید .....

یکشنبه, 01 اسفند 1395 00:00

رحلت ام المومنین خدیجه

وفات؛ مدفن
حضرت خدیجه سلام الله علیها مدت 25 سال در خانه پیامبر اسلام زندگی کرد و وی در سال دهم بعثت در دهم ماه رمضان و به مدت کوتاهی بعد از وفات "ابوطالب" عمو و سرپرست پیغمبر از دنیا رفت. آن سال را "عام الاحزان" سال اندوها گفته اند. مرقد او در «حجون مکه»»  در قبرستان ابوطالب کنار قبر عبدالمطلب، ابوطالب و عبدمناف می باشد.


پیغمبر بعد از حضرت خدیجه
پیامبر سالها بعد از مرگ او به خوبی از تنها یار وفادار خود یاد می کرد. بارها بیاد او گریه می کرد. به نقل از عایشه که هر وقت پیامبر گوسفندی را ذبح می کرد، می فرمود: گوشت های آن را برای دوستان خدیجه بفرستید و عایشه بر او رشک می برد و می گفت که پیامبر زیادد از او یاد می کرد. در روایت مشهور دیگری است که چون برای پیغمبر هدیه ای می آوردند گااهی می فرمود: برای فلان بانوئی ببرید که از دوستان خدیجه بوده است. رسول خدا درباره خدیجه می فرماید: خداوند بهتر از او را به من نداده است. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردم کفر داشتند، تصدیق نبوت من کرد، زمانی که دیگران مرا تکذیب کردند و اموال خود را در اختیار من گذاشت در وقتی که دیگران محروم کردند و خداوند متعال از او فرزندانی به من عطا کرد و در روز فتح مکه، پیغمر مسیر حرکت را به گونه ای تنظیم کرد که از کنار مزار خدیجه سلام الله علیها عبور نمود.  

یکشنبه, 01 اسفند 1395 00:00

اجداد و اقوام نیک حضرت خدیجه

#اجداد_حضرت_خدیجه

نیای آزادمنش خدیجه

 

جناب «اسد» از چهره های برجسته جهان عرب در روزگار پیش از بعثت بود. او دو دهه پیش از آغاز رسالت محمّد صلی الله علیه و آله در مکّه می زیست و از چهره های نامدار و بانفوذ روزگارش به شمار می رفت.

یکی از کارهای تحسین برانگیز اسد تلاش آزادی خواهانه در تشکیل انجمن دفاع از حقوق بشر در روزگار تیره ای بود که برای انسان، نه حقوق به رسمیت شناخته می شد و نه آزادی و برابری و امنیت و حق انتخاب و اندیشیدن و زیستن به صورت موجودی صاحب شعور و برخوردار از استقلال و حق حاکمیت بر سرنوشت، و تنها زر و زور و تزویر، ملاک شخصیت و معیار بهره مندی از فرصت ها و امکانات بود، و زورمداری میداندار خانه ها و جامعه ها. آری! در آن روزگار غربت انسان، «اسد» به همراه گروهی از دوستان آزادی خواه خود، در کنار خانه خدا انجمنی را بنیاد نهاد که مرامنامه اش این بود: اگر در مکّه و اطراف آن، ستمدیده ای دادخواهی کرد، به یاری او بشتابند و داد او را از زورگویان بگیرند و به او امنیت و پناهندگی دهند. این انجمن ترقی خواه و مدافع حقوق بشر بدان دلیل که سه عضو مرکزی اش، «فضل» نام داشتند، به عنوان «حِلْفُ الْفُضُول» یا پیمان جوانمردان شهرت یافت.

این کار سِترگ چنان ارزشمند است که پیامبر در روزگار جوانی در آن انجمن شرکت می جوید و در راه مبارزه با ستم و تأمین امنیت و آزادی تلاش می کند و در ارزش آن گام بلند، پس از روزگار درخشان بعثت نیز فرمودند:

«لَقَدْ شَهِدْتُ فِی دارِ عَبدُاللّهِ بْنِ جَذعانِ حِلْفاً لَوْ دُعِیَتُ بِهِ فِی الْإسْلامِ لَأَجِبْتُ.»

«من در جوانی در انجمن ترقی خواه و ستم ستیز و کمال جویی عضویت یافتم که هم اکنون نیز اگر مرا بر چنین تشکیلات و انجمن بشردوستانه ای فراخوانند، بی درنگ شرکت می کنم.»

نیز فرمودند:

«من، در جوانی در انجمن ترقی خواه و ستم ستیزی عضویت یافتم که هم اکنون حاضر نیستم پاداش و نام نیک آن را با گرانبهاترین ثروت ها مبادله نمایم.»

«لَقَدْ شَهدْتُ فِی دارِ عَبدُاللّه ِ بنِ جَذعانِ حِلْفاً مااُحِبُّ اَنَّ لِی بِهِ حُمُرُ النَّعَمِ»

آیا شرکت دلیرانه نیای آزادمنش خدیجه در چنین انجمن و همکاری با چنین جریان آزادمنشی، نشانگر رشد فکری و مبارزه او با استبداد و ترجمان درایت و مدیریت و ابتکار و استقلال او نیست؟

یکی از نویسندگان می نویسد: نیای خدیجه، «اسد» مردی شجاع و حق طلب بود. از رنج رنجدیدگان و پایمال شدن حقوق محرومان رنج می برد، و در اندیشه تأمین حقوق بشر در آن روزگاران سیاه بود. در همین اندیشه نیز پیمان جوانمردان و نخستین اعلامیه حقوق بشر را در جهان عرب امضا کرد و با گروهی از عدالت خواهان هم پیمان شد که از حقوق و آزادی بشر دفاع کند. این همان انجمنی بود که پیامبر نیز در بهاران زندگی از اعضای پرشور آن گردید و هماره به آن مباهات می کرد.

بر این باور است که کمال جویی و آزادی خواهی و... در قطره قطره خون و تک تک سلول های خدیجه جریان می یابد، و آن گاه در زندگی با اعتماد به خود، در همین شاهراه رستگاری گام می نهد و همین منش مترقی را پی می گیرد.

 

 

پدر استبدادستیز و استقلال طلب خدیجه علیهاالسلام

نام پدر آن دخت کمال، «خُویلد» بود. او نیز از چهره های برجسته آزادی خواهی و استقلال طلبی و مبارزه با ستم به شمار می رفت.

تاریخ مکّه، شهامت و ایستادگی دلیرانه او در برابر شاهان انحصارگر «یمن» را فراموش نخواهد کرد؛ چراکه یکی از استبدادگران «یمن» برای تسخیر مکّه دست به لشکرکشی زد و با سپاهی گران وارد شهر شد، تا برای جابه جایی اعتبار معنوی و تاریخی «کعبه» و نام بلندآوازه ابراهیم، «حجرالأسود» را برباید. در آن شرایط بحرانی ـ که منطق خشونت و اشغال نیروی مهاجم، اجازه دم زدن را نمی داد ـ پدر شجاع خدیجه، پرچم استقلال و آزادی را به دوش کشید و با ندای آزادی و مقاومت در برابر اشغال و دفاع از استقلال و میراث معنوی ابراهیم، مردم را به حرکت آورد و راه تعرّض به افتخارات را مسدود ساخت و اجازه جابه جایی «حجر الأسود» را نداد. این کار او به گونه ای پرشکوه بود که شیرینی داستان ها شد و باعث شد که زبان آشنا و بیگانه و دوست و دشمن به ستایش پدر استقلال طلب آن دخت خِرد گشوده شود و برای شهامت و درایت، نسل ها او را بستایند.

از تاریخ و روایات رسیده چنین دریافت می شود که وقتی پدر شجاع بانوی خردمند حجاز از نقشه تجاوز کارانه شاه «یمن» آگاه شد، از سویی دلیرانه نزد او رفت و با او به گفت وگو نشست و به او هشدار داد که مباد به چنین کاری دست یازد که مورد خشم خدا قرار خواهد گرفت، و بداند که پروردگار کعبه از آن دفاع خواهد کرد و متجاوز را به کیفر بیدادش، به لعنت ابدی گرفتار خواهد ساخت، و از دگر سو، چهره های بانفوذ منطقه را فراخواند، و با تشکیل شورای امنیت ملّی با آنان به رایزنی پرداخت که برای مقاومت در برابر تجاوز و اشغال، چه باید کرد؟ و سرانجام در برابر آن قدرت خشن و استبدادپیشه و اشغالگر به پا خاست و خروشید که مرگ پرافتخار از این ذلّت پذیری و حقارت، بسی نیکوتر است: «اَلْموتُ اَحْسَنُ مِن ذلِک»، و از پی آن، شمشیرش را بر گرفت و به میدان دفاع گام نهاد، و از پی او، «قریش» و دیگران به میدان آمدند.

بدین سان، با درایت و فرصت سازی و شهامت تحسین برانگیزش، بذر مقاومت در برابر اشغال را در دل ها افشاند و با روشنگری و تلاش آبیاری کرد و جلو تجاوز و بیداد را گرفت. این بزرگمرد شجاعت، پدر «خدیجه» بود، و آزادمنشی و رفتار مشارکت جویانه او در مدیریت و ساماندهی دفاع ملّی، در دنیای وجود دخترش خدیجه جریان داشت.

 

 

مادر خداجو و ارجمند خدیجه

مادر ارجمند خدیجه نیز چهره برجسته زن درست اندیش و پاک منش روزگار خویش است. او «فاطمه» نام داشت. در یکی از اصیل ترین خاندان های عرب از نظر حسب و نسب و بهره وری از ثروت و امکانات و رشد فرهنگی و اخلاقی، دیده به جهان گشود و در کنار پدر و مادری نیک اندیش پرورش یافت.

از ویژگی های مادر ارجمند خدیجه این بود که در آن شرایط دشوار زندگی ـ که زنان و دختران در خاندان های ثروتمند و صاحب امکانات، غرق در زرق و برق و در کمند هوا و هوس و در اسارت پرستش های ذلّت بار و خرافی بودند ـ از سویی از نقاط منفی و اسارتبار و فرصت سوز اعلام بیزاری کرده و دل و دامان و اندیشه و رفتار را پاک می داشت و از دگر سو دنیای وجودش را به ارزش ها آراسته می ساخت و به دین و آیین پدران توحیدگرا و عدالتخواه خویش ابراهیم و اسماعیل ایمان داشت.

 

 

برادر زاده روشن اندیش او

افزون بر پدر و مادر و خاندان خدیجه علیهاالسلام ، دیگر نزدیکانش نیز چهره های دانش و خِرد و ابتکار و شهامت در روزگار خود بودند.

او برادر زاده ای به نام «حکیم» داشت که هم، سرآمد ثروتمندان و نامداران عرب بود، و هم با وجود آن ثروت و نفوذ و اعتبار فراوان و مدیریت هوشمندانه، نه تنها بسان دیگران به تباهی و بیداد نغلتیده بود، که در شاهراه کمال گام می سپرد و در اندیشه عدالت و آیین درست و راه و رسم رشددهنده، در تلاش و تکاپو بود و با کشیش ها و عالمان یهود و آگاهان از کتاب های آسمانی گفت و شنود داشت.

او مردی خردمند و صاحب نظر و خودساخته روزگارش بود و در بخشش به محرومان و دستگیری از افتادگان از چهره های کم نظیر به شمار می رفت. در بینش و درایت به گونه ای شهرت داشت که در پانزده سالگی به عضویت «دارالنّدوة»، یا مجلس مشورتی «قریش» ـ که از شرایط آن، همراه داشتن عمر و تجربه و اعتبار چهل ساله بود ـ پذیرفته شد و این رشد فکری و تدبیر نیرومندش برای او حسادت ورزان و بدخواهان بسیاری برانگیخت، که ابوجهل و ابوسفیان از آن جمله بودند.

او هوشمندی و مدیریت را در تجارت هزینه می کرد و کاروانهای بازرگانی اش هماره میان شام و حجاز و شهرهای شبه جزیره عربستان و ایران در رفت و آمد بود، و از این راه درآمدی سرشار به حساب او سرازیر می شد، امّا او به جای گنجینه ساختن و انحصار امکانات و مستی ثروت، جز بخشی از آن، همه را در راه محرومان و پذیرایی از میهمانان هزینه می کرد، و به همین دلیل هم دل های بسیاری در گرو مهر او بود. آری، برادر زاده خدیجه چنین انسان خودساخته و برجسته ای بود و به آن دخت اندیشه وکمال مهر بسیاری داشت، و در تربیت و رشد او از هیچ خیرخواهی فروگذار نبود، و تاریخ نشانگر آن است که یکی از چهره هایی که خدیجه از او بسیار اثر گرفت و منش و مدیریت را از او اقتباس کرد، همین برادر زاده خردمند و درست اندیش بود.

 

 

عموی دانشمند او

«ورقه»، عموی دانشمند «خدیجه» بود. او آیین مسیح را در روزگار خویش برگزید.

از چهره های برجسته روزگارش بود و افزون بر ادب و دانش روز، از کشیشان بزرگ مسیحی به شمار می رفت و از ظهور پیامبر نیز آگاهی داشت و از کتاب های آسمانی دیگر نیز آگاهی داشت، و به همین دلیل برای یهود و نصارا و شرک گرایان عرب مرجعیت علمی و اخلاقی داشت.

او در شاهراه پارسایی گام می سپرد و شبانه روزش در پرستش خدا و نگرش جست وجو گرانه بر پدیده ها و پدیدآورنده آنها می گذشت. هماره دم خور تورات و انجیل بود و در آنها می اندیشید تا ویژگی های پیامبری را که آن کتابها، ظهور درخشانش را مژده می دادند بیشتر دریابد، و از آینده جامعه ها آگاه شود. افزون بر این، او با راهبان بزرگ به گفت و گو می نشست تا نکته های تازه ای به دست آورد. به همین دلیل در زندگی خویش از پرستش های ذلّت بار و خرافات بیگانه بود و به خداجویی و ایمان به پاداش و کیفر شهرت داشت. او سراینده روشن اندیش و خوش قریحه زمانش به شمار می رفت و به خاطر ناسازگاری با ظلم، مورد احترام همگان، جز ستمکاران بود.

یکی از نویسندگان می نویسد: از جمله اعضای برجسته خاندان خدیجه، عمویش «ورقه» بود. مرد اندیشوری که پرستش های ذلّت بار را برنمی تافت و در پی تحقیق در مورد آیین ابراهیم بود. او همان دانشمندی بود که دخت خردمند حجاز او را در گذرگاه های حسّاس تاریخی، آموزگار و مشاور خود می شناخت؛ از جمله در ازدواج با پیامبر، و نیز آن گاه که نخستین بارقه وحی بر قلب مصفای محمّد صلی الله علیه و آله فرود آمد، او بود که به وسیله خدیجه به پیامبر تبریک گفت و او را به استواری بیشتر سفارش کرد. او کشیشی آزادمنش بود، و ضدّ خرافات هشدارها می داد. نمونه اشعار او در یکتاپرستی و جهان پس از مرگ، نشانگر درایت اوست.

 

 

دو آموزگار و الگوی زندگی خدیجه

از تاریخ چنین دریافت می شود که این دو چهره خوش قریحه و روشن اندیش عرب، در کودکی و جوانی خدیجه، بیشترین اثر را روی اندیشه و منش او نهادند؛ به گونه ای که دخت خردمند حجاز، هنرِ مدیریت اقتصادی و مهندسی اجتماعی و هوشمندی در تجارت را از برادرزاده با تدبیرش «حکیم» اقتباس می کرد، و اندیشه وری و پروا و مردم خواهی را از عمویش «ورقه».

خدیجه علیهاالسلام همیشه با این دو مردِ خِرد و مدیریت رایزنی می کرد و آنان هم دلسوزانه تجربه های زندگی و تاریخی، دانش و هنر و آگاهی های خود را در طبق اخلاص نهاده و به دخت فرزانه و کمال جوی خاندان خود هدیه می کردند. به همین جهت، این بانوی معنوی به گونه ای ابعاد شخصیت خود را مهندسی کرد و ساخت که نه تنها به پرستش های ذلّت بار و زشتی های روزگارش روی خوش نشان نداد، که چهره ای آزادمنش، استقلال جو، پاک روش و درستکاری از خود به یادگار نهاد.

او به چنان جایگاه بلندی اوج گرفت که چهره نامداری چون «ابوطالب» او را بانویی در اوج خِرد و کمال و بزرگمنش و آراسته به والایی ها و از هر عیب و عار روزگارش پاک و پاکیزه وصف نمود:

«اِنَّ خَدِیجَهَ اِمْرَأةٌ کامِلَةٌ مَیْمُونَةٌ فاضِلَةٌ تَخْشَی الْعارَ وَ تَحْذرُ الشَّنارَ.»

امام مجتبی علیه السلام با آن شکوه در سیما و منش و دانش و کمال می فرمود:

«... وَ کُنْتُ اَنا اَشْبَهُ النّاسِ بِخَدِیجَةَ الْکُبْری.»

«... من شبیه ترین انسان ها در سیما و منش به مادر گران قدرم خدیجه ام.»